موفقیت در کسب و کار بدون فهم مشترک از اهداف سازمانی و ایفای همکاری های نزدیک و مداوم فرابخشی، چندان پایدار نخواهد بود. بنابراین سازمانها قبل از هر چیز به سیستمی نیاز دارند که بتواند یکپارچگی مورد نظر را ایجاد نماید تا همه افراد کلیدی سازمان فهم مشترکی را وجدان نموده و همه تلاش خود را حول تحقق آن بکار گیرند. این سیستم نباید یک برنامه در کنار سایر برنامهها باشد بلکه اصالتاً این مهم، خود یک فرابرنامه است که همانند چتری باید همه فعالیت های واحدهای ستادی و صفی را دربر گرفته و آنها را هماهنگ و یکپارچه نماید.
صرف منابع محدود بر موضوعات غیر اصلی ، جریمه اش واگذاری میدان رقابتی به رقیبی است که منابع خود رابر روی موضوعات اصلی متمرکز کرده است .
مزایای برنامه ریزی استراتژیک
برنامه ریزی استراتژیک دارای مزایای زیادی است که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
1. قبل از پیش آمدن مشکلات احتمالی از وقوع آنها خبر میدهد.
2. به علاقمند شدن مدیران به سازمان کمک میکند.
3. تغییرات را مشخص کرده و شرایط عکسالعمل در برابر تغییرات را فراهم میکند.
4. هر نیازی را که برای تعریف مجدد سازمان ضروری است تعیین میکند.
5. برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده بستر مناسب ایجاد میکند.
6. به مدیران کمک میکند که درک روشنتری از سازمان داشته باشند.
7. شناخت فرصتهای بازارهای آینده را آسانتر میسازد.
8. دیدی هدفمند از مسائل مدیریت ارائه میدهد.
9. قالبی برای بازنگری اجرای برنامه و کنترل فعالیتها ارائه میدهد.
10.به مدیران کمک میکند تا در راستای اهداف تعیین شده تصمیمات اساسی را اتخاذ کنند.
11.به نحو مؤثرتری زمان و منابع را به فرصتهای تعیین شده تخصیص میدهد.
12.هماهنگی در اجرای تاکتیکهایی که برنامه را به سرانجام میرسانند بوجود میآورد.
13.زمان و منابعی را که باید فدای تصحیح تصمیمات نادرست و بدون دید بلندمدت گردند، به حداقل میرساند.
14.قالبی برای ارتباط داخلی بین کارکنان به وجود میآورد.
15.ترتیبدهی اولویتها را در قالب زمانی برنامه فراهم میآورد.
16.مزیتی برای سازمان در مقابل رقیبان ایجاد می کند.
17.مبنایی برای تعیین مسئولیت افراد ارائه داده و به موجب آن افزایش انگیزش را باعث میشود.
18.تفکر آیندهنگر را تشویق میکند.
19.برای داشتن یک روش هماهنگ، یکپارچه همراه با اشتیاق لازم از سوی افراد سازمان در برخورد با مسائل و فرصتها، انگیزش ایجاد میکند.